سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کربلایی دیگر

 
درباره وبلاگ

 

موضوعات

 

آخرین نوشته ها

 

پیوند ها

 

آرشیو مطالب

 

پیوندهای روزانه

 

خبرنامه

 

آمار وبلاگ

 

 

وصیت نامه شهدا

 

لوگو دوستان

 

امکانات جانبی




 
تکرار لحظه ها

روزی پیر مردی را دیدم گفتم :

چه خبر

گفت:

هی میگذرد

گفتم :

همین

گفت:

همین

با خودم گفتم:

اگر زندگی این است که فقط آن را بگذرانی

این زندگی که با زندگی حیوانی ونباتی فرقی ندارد.

پیر مرد نگاهی به من کرد وخندید سپس گفت:

پسر جان زندگی چه بخواهی وچه نخواهی میگذرد

واین تو هستی که با اعمال نیک یا بدت نیکویی یا

زشتی زندگیت را میسازی

وادامه داد:

زندگی تکرار است .

مگر اینکه از درونش لحظه هایت را به کسانی که

آنها را دوست داری هدیه کنی

باخودم گفتم :

کاش همه اینگونه فکر میکردند تا درون زندگی ها

تضاد وتزاحم پیش نیاید.

بیا یید لحظه هایمان را از تکراری بودن بیرون بیاوریم

وبه امام زمانمان هدیه دهیم.







دوشنبه 92 مهر 1 توسط عادل چراغیان (سرباز ولی)