سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کربلایی دیگر

 
درباره وبلاگ

 

موضوعات

 

آخرین نوشته ها

 

پیوند ها

 

آرشیو مطالب

 

پیوندهای روزانه

 

خبرنامه

 

آمار وبلاگ

 

 

وصیت نامه شهدا

 

لوگو دوستان

 

امکانات جانبی




 
گریه میکنم چون...

گریه میکنم چون ناتوانم.

گریه میکنم چون دستانم توان کار ندارند.

گریه میکنم چون یک جان دارم که فدایت کنم.

گریه میکنم چون نمی توانم بگویم آنچه را باید گفت.

گریه میکنم چون حتی کنار دست رهبرم بعضی ها زجرش میدهند.

ومن ناتوانم.

گریه میکنم چون بخاطر یک لقمه نان ولی را به فحش کشیده ایم.

گریه میکنم چون ثروتی ندارم که مردم را سیر کنم تا به ولی فحش ندهند.

گریه میکنم چون رهبرم میگوید:

من جان ناقابلی دارم ،جسم ناقصی دارم،اندک آبرویی هم دارم...

گریه یکنم چون...

چغدر اید گریه کنم تا بدانید ولی تنهاست؟







جمعه 91 اسفند 4 توسط عادل چراغیان (سرباز ولی)